گوش بر
مترادف گوش بر: شارلاتان، کلاش، کلاهبردار
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
فریب، غبن، حیله، شیادی، تقلب، کلاه برداری، شیاد، گوش بر
متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
معادل کُردی این اصطلاح:
�قول بْرْ� - قُل بْرْ -
ترجمه تحت اللفظیش میشه:
� آستین بُر�
دقیفا مفهوم اصطلاح �گوش بُر� در فارسیه.
�قول بْرْ� - قُل بْرْ -
ترجمه تحت اللفظیش میشه:
� آستین بُر�
دقیفا مفهوم اصطلاح �گوش بُر� در فارسیه.
شیاد، کسی که به مکر مال کسی را بگیرد ( فرهنگ نظام ) ، که به دسیسه پول از مردم بگیرد به قصد پس ندادن.
شارلاتان، کلاش، کلاهبردار
شارلاتان، کلاش، کلاهبردار