گوس
لغت نامه دهخدا
گوس. [ گ َ ] ( اِخ ) کارل فریدریخ ( 1777 - 1855 م. ). فیزیکدان و ریاضی دان و منجم آلمانی متولد در برونسویک . شهرت وی بیشتر به جهت تحقیقات وی است در مغناطیس و برق و مغناطیس و اپتیک.
فرهنگ فارسی
فیزیکدان و ریاضی دان و منجم آلمانی متولد در برنزویک . شهرت وی بیشتر بجهت تحقیقات وی است در مغناطیس وبرق و مغناطیس و اپتیک .
فرهنگ عمید
مترادف ها
گوس، واحد شدت میدان مغناطیسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید