گوزی

لغت نامه دهخدا

گوزی. ( حامص ) بدی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گوز شود. || گوژی. صفت گوز. رجوع به گوز و گوژ شود.

گوزی. [ گ ُ ] ( اِخ ) کارلو ( 1720-1806 م. ). شاعر درام نویس ایتالیایی که در ونیز متولد شد. وی کمدی پریان را نوشته است.

فرهنگ فارسی

کارلو شاعر درام نویس ایتالیایی ( و . ونیز ۱۷۲٠ - ف . ۱۸٠۶ م . ) . مشهورترین اثر وی [ کمدی پریان ] است .
خمیدگی انحنائ .
جعل را گویند .

پیشنهاد کاربران

ناسزا به بندری، بویژه توابع بندرعباس ( بندرخمیر )

بپرس