گوزاگند. [ گ َ / گُو گ َ ] ( اِ مرکب ) از: گوز ( گردو ) + آگند. ( آگنده ) جوزاغند. جوزغند. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). بر وزن و معنی جوزاغند است که معرب آن باشد،و آن شفتالویی است خشک که درون آن را از مغز گردکان پر کرده باشند. ( برهان ). بر وزن و معنی جوزاغند است و آگند و آغند به معنی پرشده است و گوز به معنی گردکان است و جوز معرب آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).