گوریده شدن

مترادف ها

snare (فعل)
بغرنج کردن، بدام انداختن، گوریده شدن، با تله گرفتن

entrap (فعل)
گول زدن، اغفال کردن، بغرنج کردن، بدام انداختن، گوریده شدن، تله انداختن

ensnare (فعل)
بغرنج کردن، بدام انداختن، گوریده شدن

ensnarl (فعل)
بغرنج کردن، بدام انداختن، گوریده شدن

فارسی به عربی

ورط

پیشنهاد کاربران

بپرس