گوریده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) ژولیده. آشفته. درهم و برهم ، چنانکه موی یا ریسمان و ابریشم و جز آن. ( یادداشت مؤلف ).
sleave (اسم)تار، نخ گوریده، ابریشم خامه، وضع اشفته، گوریدهsnarly (صفت)کج خلق، گوریده، گرفتار دامtangly (صفت)ژولیده، درهم و برهم، گوریده، گیردار