گورگا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
ع/سپنتامهر
گُوِرگا:گورگاه ( به پیش گاف نخست وبه زیر واو ) جای گردآوردن گاوهابرای فروش، بازارفروش مال یاستوران وچهارپایان بویژه گاو!
بهمین نام جایی بوده درمشهدبنام گُوِرگاه سراب، پیش از زمان حکومت شاهنشاهی پهلوی که گاوهارابرای فروش میآوردندولی کم کم باگسترش شهر،
... [مشاهده متن کامل]
برخِه وبخشی ازشهرشده وامروزبنام میدان وخیابان سعدی ( ایستگاه ومیدان سراب ) ناموَر است که میتوان آنجارامرکزشهردانست
گُوِرگا:گورگاه ( به پیش گاف نخست وبه زیر واو ) جای گردآوردن گاوهابرای فروش، بازارفروش مال یاستوران وچهارپایان بویژه گاو!
بهمین نام جایی بوده درمشهدبنام گُوِرگاه سراب، پیش از زمان حکومت شاهنشاهی پهلوی که گاوهارابرای فروش میآوردندولی کم کم باگسترش شهر،
... [مشاهده متن کامل]
برخِه وبخشی ازشهرشده وامروزبنام میدان وخیابان سعدی ( ایستگاه ومیدان سراب ) ناموَر است که میتوان آنجارامرکزشهردانست