گورسرین. [ س ُ ] ( ص مرکب ) از اسمای محبوب است ، چنانکه گردسرین. ( آنندراج ). معشوقه ای که سرین وی مانند سرین گور پر و انباشته باشد. ( ناظم الاطباء ) : مجلس تو همه سال ای ملک آراسته باداز بت کبک خرام و صنم گورسرین.فرخی ( از آنندراج ).برق هیأتی ، صاعقه هیبتی ، گورسرینی ، غزال چشمی ( وصف اسب ). ( سندبادنامه ص 251 ).
گوزن سرین=گوزن سرین. [ گ َ وَ س ُ ] ( ص مرکب ) معشوقه ای که سرین وی مانند گوزن پر و انباشته باشد. ( ناظم الاطباء ) .+ عکس و لینک