گورس

لغت نامه دهخدا

گورس. ( اِ ) به معنی گرس است که از گرسنگی باشد. ( برهان ). گرسنگی.

گورس. [ گ ُ رِ ] ( اِخ ) یوزف فن... ( 1776 - 1848 م. ). نویسنده سیاسی و تاریخ نگار آلمانی که در کوبلنتس متولد شد. وی یکی از به وجودآورندگان جنبش رمانتیک و مذهب کاتولیک عرفانی است.

فرهنگ فارسی

ژوزف فن روزنامه نگار و تاریخ نویس آلمانی ( و . کوبلنس ۱۷۷۶ - ف. ۱۸۴۸م . ) . وی یکی از بینانگذاران جنبش رمانتیک و مذهب کاتولیک عرفانی است .
گرسنه بودن احتیاج بخوردن داشتن جوع مقابل سیری : تن به بیچارگی و گرسنگی بنه و دست پیش سفله مدار .
نویسنده سیاسی و تاریخ نگار آلمانی که در کوبلنتس متولد شد .

پیشنهاد کاربران

بپرس