گورزا
لغت نامه دهخدا
- مثل گورزاها ؛ با قدی کوتاه. ( امثال و حکم دهخدا ج 4 ص 1853 ). رجوع به گورزاد شود.
فرهنگ فارسی
۱ - در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد او را رد گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند ونی یا لوله ای از درون گور به بیرون می گذاشتند تا چون کودک زاده شود صدایش از آن لوله شنیده شود و گور را بشکافند و بیرون آورند . عامه این کودکان را گورزا می گفتند و معتقد بودند که چنین کودکی کوتاه قد خواهد شد . ۲ - کوتاه قد کوتوله : درخت کوتاهی که مثل گورزا ها رشد نکرده مانده بود دیده میشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید