قدرخان ز چین گورخان از ختن
دبیس از مداین ولید ازیمن.
نظامی.
گورخان. ( اِخ ) نام امیر سلسله قراختایی معاصر سلطان سنجرو آنکه سنجر را در جنگ قطوان شکست داد :
نه بر سنجر شبیخون برد زَاول گورخان وآخر
شبیخون زد اجل تا گورخانه شد شبستانش.
( دیوان خاقانی چ سجادی ص 214 ).
گورخان. ( اِخ ) لقب بهرام گور. ( از برهان ) :
با عبرت گورخانه جان
در عشرت گورخان چه باشی ؟
خاقانی.
گور از پیش و گورخان از پس گور و بهرام گور و دیگر کس.
نظامی ( هفت پیکر ص 73 ).
گورخان را چو گور در خم کردرفت از آن گورخانه پی گم کرد.
نظامی ( هفت پیکر ص 76 ).
آنچنان گورخان به کوه و به راغ گور کو داغ دید رست ز داغ.
نظامی ( هفت پیکر ص 70 ).
عاقبت گوری از کناره دشت آمد و سوی گورخان بگذشت.
نظامی.
چرخ از آن گورگیری بهرام گورخان زمانه کردش نام.
امیرخسرو.