گورجیف

پیشنهاد کاربران

جورج ایوانویچ گورجیف ( به ارمنی: Գեորգի Իվանովիչ Գյուրջի به گرجی: გიორგი გურჯიევი به یونانی: Γεώργιος Γεωργιάδης به روسی: Гео́ргий Ива́нович Гюрджи́ев ) ( زادهٔ ۱۴ ژانویه ۱۸۶۶ – درگذشته ۲۹ اکتبر ۱۹۴۹ ) را عارف دانسته اند که آموزۀ خود را "کار" [۱] ( به معنای "کار روی خود" ) [۲] بنا به اصول و رهنمودهای گورجیف، یا راه چهارم[۳] نامید. در یک جا آموزه اش را "مسیحیت رازورمزگرا" توصیف کرد. [۴]
...
[مشاهده متن کامل]

گورجیف در دوران زندگی خود بارها برای آموزش کار، کلاسهایی در سراسر بنیاد نهاد و بست. می گفت که آموزه ای را که از تجربه ها و سفرهای آغازین خود به باختر برده بیانگر حقیقتی است که در دین های باستانی و آموزه های خرد و فرزانگی یافته که به آگاهی از خود در زندگی روزمره مردمان و جایگاه مردمیت در عالم مربوط می شود. [۵] نام سلسلۀ سوم نوشته هایش زندگی واقعی است، تنها زمانی که "من هستم"، بیانگر جوهر آموزه هایش است. سلسلۀ نخست کتابهایش قصه های بلزباب برای نوه اش همه و همه چیز نام دارد.
گورجیف در دامن مادری ارمنی و پدری یونانی در الکساندروپل ( گیومری، ارمنستان امروز ) به دنیا آمد، که در آن زمان بخشی از امپراطوری روسیه بود. [۶] مسلمانان پیرامون گورجستان، به مردم آن سرزمین گورجی می گویند که ممکن است ریشه نام "گورجیف" از آن گرفته شده باشد.
تاریخ دقیق به دنیا آمدنش ندانسته باقی می ماند گمانه زنی ها میان ۱۸۶۶ ( ۱۲۴۵ ) تا ۱۸۷۷ ( ۱۲۵۶ ) است. نویسندگانی ( مانند مور ) به شکل ترغیب کننده ای ۱۲۴۵ را به عنوان تاریخ احتمالی پیش می کشند و شماری دیگر ( مانند پِتِرسون ) ۱۲۵۶ را؛ در پاسپورتی تاریخ تولد ۲۸ نوامبر ۱۸۷۷ ( ۱۲۵۶ ) ثبت شده، اما گورجیف گفته که درست نیمه شب سرآغاز سال نو ( تقویم جولین ) به دنیا آمده است. او در کارس بزرگ شد و پیش از بازگشت به روسیه برای چندسالی در ۱۹۱۲ ( ۱۲۹۱ ) به بخشهای زیادی از دنیا سفر کرد ( از جمله آسیای مرکزی، مصر و رم ) . دیرتر گفته بود: "از روسیه شروع کن، با روسیه تمام کن. "[۷] تنها شرحی که از زندگی گورجیف پیش از پدیدار شدنش در مسکو در ۱۲۹۱ ( ۱۹۱۲ ) وجود دارد، در کتابش با نام ملاقات با مردمان برجسته است. با این حال، این متن را نمی توان خود ـ زندگینامه نویسی صاف و پوست کنده پنداشت. [۸] در دورۀ پیش از ۱۲۹۱ در سفری که خود در ملاقات با مردمان برجسته روایت کرده با نقشۀ "مصر پیش از شن" روبه رو می شود که او را در جهت مطالعه با گروهی رازورمزگرا، همان به اصطلاح انجمن برادری سارمونگ رهنمون می سازد.
از ۱۲۹۲ تا ۱۳۲۸ ( ۱۹۱۳ - ۱۹۴۹ ) گاهشماری بر پایۀ موادی است که از راه اسناد، شاهدان عینی، منابع قابل مقایسه و دریافت و نتیجه گیری بخردانه تأییدشدنی است. [۹] در روز سال نو ۱۲۹۱ گورجیف به مسکو می رسد و نخستین شاگردانش را به سوی خود می کشاند. در همان سال با جولیا اوستروسکای لهستانی در سنت پترزبورگ عقد زناشویی می بندد. در ۱۲۹۳ باله اش کشاکش جادوگران را تبلیغ و بر نوشتن طرح "آن هایی از حقیقت" از سوی شاگردانش نظارت می کند. در ۱۲۹۴ پی. دی. آسپنسکی را در مقام شاگرد می پذیرد، و در ۱۲۹۵ توماس دو هارتمن موسیقیدان و همسرش اولگا را. در این زمان کمابیش سی شاگرد داشته است. در ۱۲۹۶ در هنگامۀ شورش انقلابی در روسیه، پتروگراد را ترک می کند تا به خانۀ خانواده اش در الکساندروپول بازگردد. در زمان انقلاب بلشویکی اجتماعات مطالعاتی ناپایداری در اسنتوکی در قفقاز، و سپس در توآپسه، مایکوپ، سوچی و پُتی در کرانۀ دریای سیاه در جنوب روسیه برپا و به شکل فشرده ای با بسیاری از شاگردان روسی خود کار می کند.
در ماه مارس ۱۲۹۷ پی. دی. آسپنسکی از گورجیف جدا می شود. چهار ماه بعد بزرگ ترین خواهر گورجیف و خانواده اش به عنوان پناهنده نزد او به استنتوکی می روند و به او خبر می دهند که ترکها در کشتار همگانی ارمنی ها ( ۱۲۹۴ - ۱۳۰۲ ) پدرش را در ۱۵ ماه مه با گلوله می کشند. از آنجا که جنگ داخلی پیوسته بیشتر بر اسنتوکی سایه می انداخت، گورجیف داستانی از خود می سازد و در روزنامه منتشر می کند و در آن از "سفر علمی مطالعاتی" به کوه ایندوک در آیندۀ نزدیک سخن می گوید. خود را دانشمند جامی زند و با چهارده همراه ( که خانوادۀ خودش و پی. دی. آسپنسکی را دربرنمی گرفت ) رهسپار این سفر می شود. آنها با قطار به مایکوپ می روند که به مدت سه هفته دشمنی ها در آنجا به تأخیر می افتد. در بهار ۱۲۹۸ گورجیف با الکساندر سالزمنِ هنرمند و همسرش ژان ملاقات می کند و آنها را به شاگردی می پذیرد. در همان سال گورجیف با دستیاری ژان سالزمن نخستین نمایش رقصهای مقدس خود را به روی صحنه می برد ( حرکات در تالار اپرای تفلیس، ۲۲ ژوئن ) .
در پائیز ۱۲۹۸، گورجیف و نزدیک ترین شاگردانش به تفلیس رفتند. آنجا همسر گورجیف، جولیا اوستروسکا، آقا و خانم استجوئرنوال، آقا و خانم دو هارتمن و آقا و خانم دو سالزمن بسیاری از زیربناهای آموزۀ او را گردآوری کردند. گورجیف روی بالۀ هنوز بر صحنه نرفتۀ خود کشاکش جادوگران متمرکز بود؛ توماس دو هارتمن ( که نخستین پاگشایی هنری ( دِبو ) خود را سالها پیش به نام سزار تمام روسیه پشت سر گذاشته بود ) روی موسیقی این باله کار می کرد؛ و الگا ایووونووُنا لازوویچ میلانف هینزنبرگ ( که سالاها بعد با فرانک لوید رایت آرشیتکت امریکایی عقد زناشویی بست ) رقصهای باله را تمرین می کرد. [۱۰] در ۱۲۹۸ گورجیف نخستین نهاد برای تکامل هماهنگ مردم ( انسان ) را بنیاد نهاد. گفته شده که انگار نیکولای مار، باستان شناس و تاریخدانی گورجی تأثیر زیادی روی او داشته است.
در اواخر ماه مه ۱۲۹۹ زمانی که شرایط سیاسی در گورجستان تغییر کرد و نظم کهن در حال فروریختن بود، گورجیف و یارانش پای پیاده به باتومی در کرانۀ دریای سیاه و سپس به استانبول رفتند. گورجیف آپارتمانی در خیابان کومباراجی در پرا اجاره کرد و سپس در خانۀ شمارۀ ۱۳ خیابان عبدالطیف یمنسی سوکاک نزدیک برج گالاتا منزل کرد. [۱۱] این آپارتمان نزدیک خانقاه فرقۀ مولویه درویشان بود، جایی که گورجیف، پی. دی. آسپنسکی و توماس دوهارتمن سما . . .

بپرس