گورْباچِف، میخائیل (۱۹۳۱)(Gorbachev, Mikhail)
گورْباچِف، میخائیل
گورْباچِف، میخائیل
سیاستمدار اهل شوروی، از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ رئیس جمهور این کشور. از ۱۹۸۰ عضو پولیتبورو (کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست) حزب کمونیست شوروی بود. در دورۀ تصدی دبیرکلی حزب کمونیست (۱۹۸۵ـ۱۹۹۱) و ریاست شورای عالی (۱۹۸۸ـ۱۹۹۱)، اصلاحات آزادمنشانه ای را در قالب پرسترویکا و گلاسنوست به اجرا گذاشت و پیشنهاد برقراری مردم سالاری چندحزبی را مطرح کرد و کوشید که مسابقۀ تسلیحاتی را در خارج متوقف کند. در ۱۹۸۹، به ریاست کشور رسید. در ۱۹۹۰، به پاس ترویج آزادی بیشتر در اتحاد شوروی و کمک به پایان یافتن جنگ سرد، برندۀ جایزۀ صلح نوبل شد. گورباچف شیوۀ رهبری شوروی را از ریشه دگرگون کرد، اما هم محافظه کاران و هم تندروها با آهنگ تغییرات وی مخالف بودند. گورباچف نه متوجه بود که این جریان چه دشمنی عمیقی را در داخل حزب کمونیست شوروی برضد وی برانگیخته است و نه از این حزب فاصله گرفت. اقدام دولت در سرکوب شدید تظاهرات ملی گرایان در کشورهای بالتیک بر شهرت بین المللی وی لطمه زد. درپی کودتای ناموفقی که محافظه کاران در اوت ۱۹۹۱ برضد وی به راه انداختند، و نیز با پذیرش بین المللی استقلال کشورهای بالتیک و شتاب گرفتن حرکت دیگر جمهوری ها به سمت استقلال، پایگاه قدرت گورباچف در مقام رئیس جمهور شوروی تا حد زیادی تضعیف شد و او در دسامبر ۱۹۹۱ استعفا کرد. در انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ۱۹۹۶ روسیه به میدان رقابت وارد شد، اما فقط۰.۵ درصد آرا را به دست آورد. گورباچف در شمال قفقاز متولد شد، در دانشگاه مسکو تحصیل کرد، و در ۱۹۵۲، به حزب کمونیست اتحاد شوروی پیوست. از ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ در کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) به فعالیت پرداخت و پس از آن به سِمت دبیر حزب در امور کشاورزی تعیین شد. او که از ۱۹۷۰ رهبری حزب کمونیست استاوروپول را عهده دار بود، توجه آندروپوف را جلب کرد و در ۱۹۷۸ به دبیرخانۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی منتقل شد. گورباچف با ورود به دفتر سیاسی حزب ارتقای مقام یافت و در ۱۹۸۳، در دورۀ دبیر کلی آندروپوف، مسئولیت کلی اقتصاد شوروی را برعهده گرفت. در دولت چرنینکو (۱۹۸۴ـ۱۹۸۵) عهده دار ریاست کمیسیون امور خارجی بود و با مرگ چرنینکو در ۱۹۸۵، به رهبری حزب تعیین شد. گورباچف اصلاحات دامنه داری را به اجرا گذاشت و به تجدید ساختار کلی اقتصاد دست زد. در ۱۹۸۸، که نمایندگان مجلس می خواستند رئیس جمهور شوروی را انتخاب کنند، او تنها نامزد حاضر بود. در مارس ۱۹۹۰، برای دوره ای پنج ساله به ریاست اجرایی کشور با اختیاراتی گسترده تر انتخاب شد. برنامه های داخلی او برای اصلاح اقتصاد نتوانست جلوِ بروز بحران غذایی زمستان ۱۹۹۰ـ۱۹۹۱ را بگیرد و تمایل او به حفظ اتحاد جماهیر شوروی و کنترل متمرکز آن با مقاومت جمهوری های جزء که خواهان استقلال بیشتر بودند، روبه رو شد. در اوایل ۱۹۹۱، گورباچف برای خشنودی محافظه کاران حزب به جناح راست حزب پیوست و برخی از محافظه کاران را به مناصب قدرت برگماشت. در اواخر بهار ۱۹۹۱، برنامه ای برای عقد پیمان جدید اتحاد پیشنهاد کرد تا تقاضاهای اصلاح طلبان را برآورده کند. این برنامه محافظه کاران را به وحشت انداخت و سبب شد که آنان در اواخر تابستان همان سال او را موقتاً از کار برکنار کنند. او، عمدتاً درنتیجۀ تلاش های بوریس یلتسین و بی کفایتی دسیسه چینان، از این کودتا جان سالم به در برد. گورباچف، اندکی پس از بازگشت به قدرت، به ناچار از رهبری حزب دست کشید، کمونیسم را به مثابۀ آموزه و آیین دولت انکار کرد، همۀ فعالیت های حزب کمونیست را (ازجمله دفتر سیاسی و دبیرخانۀ آن را که قدرتمندترین سازمان های آن بودند) به حال تعلیق درآورد، و بسیاری از اختیارات مرکزی خود را به ایالت ها واگذار کرد. او، به امید آن که از فروپاشی اتحاد شوروی جلوگیری کند، همچنان اصرار داشت که پیشنهادش مبنی بر عقد پیمان جدید اتحاد پذیرفته شود، اما نتوانست کنترل امور را حفظ کند و در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ از ریاست جمهوری کناره گرفت و عملاً قدرت را به یلتسین واگذار کرد.
گورْباچِف، میخائیل
گورْباچِف، میخائیل
سیاستمدار اهل شوروی، از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ رئیس جمهور این کشور. از ۱۹۸۰ عضو پولیتبورو (کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست) حزب کمونیست شوروی بود. در دورۀ تصدی دبیرکلی حزب کمونیست (۱۹۸۵ـ۱۹۹۱) و ریاست شورای عالی (۱۹۸۸ـ۱۹۹۱)، اصلاحات آزادمنشانه ای را در قالب پرسترویکا و گلاسنوست به اجرا گذاشت و پیشنهاد برقراری مردم سالاری چندحزبی را مطرح کرد و کوشید که مسابقۀ تسلیحاتی را در خارج متوقف کند. در ۱۹۸۹، به ریاست کشور رسید. در ۱۹۹۰، به پاس ترویج آزادی بیشتر در اتحاد شوروی و کمک به پایان یافتن جنگ سرد، برندۀ جایزۀ صلح نوبل شد. گورباچف شیوۀ رهبری شوروی را از ریشه دگرگون کرد، اما هم محافظه کاران و هم تندروها با آهنگ تغییرات وی مخالف بودند. گورباچف نه متوجه بود که این جریان چه دشمنی عمیقی را در داخل حزب کمونیست شوروی برضد وی برانگیخته است و نه از این حزب فاصله گرفت. اقدام دولت در سرکوب شدید تظاهرات ملی گرایان در کشورهای بالتیک بر شهرت بین المللی وی لطمه زد. درپی کودتای ناموفقی که محافظه کاران در اوت ۱۹۹۱ برضد وی به راه انداختند، و نیز با پذیرش بین المللی استقلال کشورهای بالتیک و شتاب گرفتن حرکت دیگر جمهوری ها به سمت استقلال، پایگاه قدرت گورباچف در مقام رئیس جمهور شوروی تا حد زیادی تضعیف شد و او در دسامبر ۱۹۹۱ استعفا کرد. در انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ۱۹۹۶ روسیه به میدان رقابت وارد شد، اما فقط۰.۵ درصد آرا را به دست آورد. گورباچف در شمال قفقاز متولد شد، در دانشگاه مسکو تحصیل کرد، و در ۱۹۵۲، به حزب کمونیست اتحاد شوروی پیوست. از ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ در کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) به فعالیت پرداخت و پس از آن به سِمت دبیر حزب در امور کشاورزی تعیین شد. او که از ۱۹۷۰ رهبری حزب کمونیست استاوروپول را عهده دار بود، توجه آندروپوف را جلب کرد و در ۱۹۷۸ به دبیرخانۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی منتقل شد. گورباچف با ورود به دفتر سیاسی حزب ارتقای مقام یافت و در ۱۹۸۳، در دورۀ دبیر کلی آندروپوف، مسئولیت کلی اقتصاد شوروی را برعهده گرفت. در دولت چرنینکو (۱۹۸۴ـ۱۹۸۵) عهده دار ریاست کمیسیون امور خارجی بود و با مرگ چرنینکو در ۱۹۸۵، به رهبری حزب تعیین شد. گورباچف اصلاحات دامنه داری را به اجرا گذاشت و به تجدید ساختار کلی اقتصاد دست زد. در ۱۹۸۸، که نمایندگان مجلس می خواستند رئیس جمهور شوروی را انتخاب کنند، او تنها نامزد حاضر بود. در مارس ۱۹۹۰، برای دوره ای پنج ساله به ریاست اجرایی کشور با اختیاراتی گسترده تر انتخاب شد. برنامه های داخلی او برای اصلاح اقتصاد نتوانست جلوِ بروز بحران غذایی زمستان ۱۹۹۰ـ۱۹۹۱ را بگیرد و تمایل او به حفظ اتحاد جماهیر شوروی و کنترل متمرکز آن با مقاومت جمهوری های جزء که خواهان استقلال بیشتر بودند، روبه رو شد. در اوایل ۱۹۹۱، گورباچف برای خشنودی محافظه کاران حزب به جناح راست حزب پیوست و برخی از محافظه کاران را به مناصب قدرت برگماشت. در اواخر بهار ۱۹۹۱، برنامه ای برای عقد پیمان جدید اتحاد پیشنهاد کرد تا تقاضاهای اصلاح طلبان را برآورده کند. این برنامه محافظه کاران را به وحشت انداخت و سبب شد که آنان در اواخر تابستان همان سال او را موقتاً از کار برکنار کنند. او، عمدتاً درنتیجۀ تلاش های بوریس یلتسین و بی کفایتی دسیسه چینان، از این کودتا جان سالم به در برد. گورباچف، اندکی پس از بازگشت به قدرت، به ناچار از رهبری حزب دست کشید، کمونیسم را به مثابۀ آموزه و آیین دولت انکار کرد، همۀ فعالیت های حزب کمونیست را (ازجمله دفتر سیاسی و دبیرخانۀ آن را که قدرتمندترین سازمان های آن بودند) به حال تعلیق درآورد، و بسیاری از اختیارات مرکزی خود را به ایالت ها واگذار کرد. او، به امید آن که از فروپاشی اتحاد شوروی جلوگیری کند، همچنان اصرار داشت که پیشنهادش مبنی بر عقد پیمان جدید اتحاد پذیرفته شود، اما نتوانست کنترل امور را حفظ کند و در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ از ریاست جمهوری کناره گرفت و عملاً قدرت را به یلتسین واگذار کرد.
wikijoo: گورباچف،_میخاییل_(۱۹۳۱)