گورب. [ رَ ] ( اِ ) چاقشور ساق کوتاه پشمی باشد که در زمستان در زیر کفش و موزه پوشند، و معرب آن جورب است. ( برهان ). چاقشور پشمین که زیر موزه پوشیده جهت دفع سرما، و آن به جای پای تابه باشد، و معرب آن جورب است که الحال به جوراب مشهور است. ( رشیدی )... و جورب معرب گورب است و جمع آن را جواربه گویند. کذا فی القاموس. ( انجمن آرا ) :
بهای گورب و موزه فرست و کوکب و نعل
هباست نزد تو این ها که من بها کردم.سوزنی ( از رشیدی و جهانگیری ).
|| کفش نمدی را هم گفته اند. ( برهان ).