دیکشنری
مترجم
بپرس
گورانیده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
گورانیده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) گورانده. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به گورانده شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) درهم و برهم کرده گره خورده ( نخ و ابریشم و مانند آن ) .
گورانده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها