فریبت کمتر از جور و ستم نیست
که چاه گور از گورابه کم نیست.
امیرخسرو ( از رشیدی و جهانگیری ).
رجوع به گوراب شود.گورابه. [ ب َ ] ( اِخ ) نام موضعی است که دخمه پدران رستم در آنجاست. ( برهان ) ( از رشیدی ) :
زبهر پدر زال با سوگ و درد
به گورابه اندر همی دخمه کرد.
فردوسی ( از رشیدی و جهانگیری ).
به گورابه آنگه نهادند روی همه راه شادان و پرگفت وگوی.
فردوسی.
بنه برنهاد و سپه برنشاندبه گورابه آمد دو هفته بماند.
فردوسی.