گودال رفتاری ( به انگلیسی: Behavioral sink ) اصطلاحی است که جان بی. کالهون، کارشناس رفتار جانوران ابداع کرده است. ابداع این اصطلاح، تلاشی بوده، به منظور توصیف مشاهداتی که از سقوط هنجارهای رفتاری صورت گرفته است. سقوطی که می تواند ناشی از ازدحام بیش از حد جمعیت باشد. این اصطلاح بر پایه یکسری آزمایش هایی که جان بی. کالهون، بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ روی انبوه موشهای آزمایشگاهی انجام داده، شکل گرفته است. دراین سری مطالعات تحقیقی، کالهون و دستیاران او یکسری مجتمع های بزرگ و مرفه، برای موشهای تحت مطالعه، ایجاد کردند. فضاهای بسته ای که در آنها به موش ها دسترسی نامحدودی به غذا و آب داده می شد و رشد بی حد و حصر جمعیت را امکان پذیر می کرد. کالهون، اصطلاح گودال رفتاری را در گزارشی که در تاریخ ۱ فوریه ۱۹۶۲ با عنوان: «تراکم جمعیت و آسیب شناسی اجتماعی» در مجله ساینتیفیک آمریکن منتشر کرده بود؛ برای اولین بار بکار برده است. این مقاله در مورد مطالعاتی بود که روی رفتار موش ها انجام گرفته است. بعدها آزمایشهای متعدد مشابهی روی انبوه موشها، از سال ۱۹۶۸ تا سال ۱۹۷۲ انجام گرفت. مطالعات کالهون، به عنوان الگوی جانوریِ فروپاشی جامعه، مورد استفاده قرار گرفت و این مطالعات، بعدها به یک سنگ بنا از جامعه شناسی شهری و به طور کلی روان شناسی تبدیل شده است. [ ۱] [ ۲]
در مطالعه ۱۹۶۲، کالهون مشاهدات خود از رفتار موش ها را به شرح زیر توصیف می کند:
بسیاری از موشهای ماده، قادر به گذراندن دوره حاملگی، به صورت کامل یا زنده ماندن در هنگام وضع حمل نوزاد خود، نبودند. [ ۳] تعدادی حتی پس از زایمان موفقیت آمیز، در عملکردهای مادرانه کوتاهی کردند. در میان موشهای نر، اختلالات رفتاری از انحراف جنسی گرفته تا هم نوع خواری و فعالیت های جنون آمیز و یکسری پست رفتهای بیمارگونه مشاهده شد. رفتارهای متغیری که موش ها به شکل منفرد برای خوردن، نوشیدن و حرکت، تنها در هنگام خواب سایر موشها از خود بروز می دادند.
• سازمان و روابط اجتماعی حیوانات نیز به همان اندازه اختلال نشان داد.
منشأ مشترک این اختلالات، در مشاهداتی که روی اولین جمعیت موشها در ۳ آزمایش، انجام گرفت، وضوح بیشتری داشت؛ یعنی منشأ وخامت اختلالاتی که گسترش گودال رفتاری، نامیده شده است. موشها بیشتر در یکی از واحدهای به هم پیوسته از ۴ واحد داخلی اتاق، ازدحام می کردند. در هنگام تغذیه، در هر دور آزمایش، از ۸۰ موش در هر اتاق ۴ قسمتی، ۶۰ موش، تنها در یک واحد داخلیِ مرتبط، تجمع می کردند. اکثر موشها به ندرت در خلوت و بدون حضور جماعت موشها، غذا می خوردند. در نتیجه، ازدحام شدیدی در زمان تغذیه، در یک واحد ایجاد شده و در دیگر واحدها تنها تعداد کمی موش، به صورت پراکنده باقی می ماندند. در آزمایش هایی که منجر به وخامت وضعیت و تشکیل گودال رفتاری شد؛ در بدترین موارد، میزان مرگ و میر نوزادان، بالغ بر۹۶٪ بود. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر مطالعه ۱۹۶۲، کالهون مشاهدات خود از رفتار موش ها را به شرح زیر توصیف می کند:
بسیاری از موشهای ماده، قادر به گذراندن دوره حاملگی، به صورت کامل یا زنده ماندن در هنگام وضع حمل نوزاد خود، نبودند. [ ۳] تعدادی حتی پس از زایمان موفقیت آمیز، در عملکردهای مادرانه کوتاهی کردند. در میان موشهای نر، اختلالات رفتاری از انحراف جنسی گرفته تا هم نوع خواری و فعالیت های جنون آمیز و یکسری پست رفتهای بیمارگونه مشاهده شد. رفتارهای متغیری که موش ها به شکل منفرد برای خوردن، نوشیدن و حرکت، تنها در هنگام خواب سایر موشها از خود بروز می دادند.
• سازمان و روابط اجتماعی حیوانات نیز به همان اندازه اختلال نشان داد.
منشأ مشترک این اختلالات، در مشاهداتی که روی اولین جمعیت موشها در ۳ آزمایش، انجام گرفت، وضوح بیشتری داشت؛ یعنی منشأ وخامت اختلالاتی که گسترش گودال رفتاری، نامیده شده است. موشها بیشتر در یکی از واحدهای به هم پیوسته از ۴ واحد داخلی اتاق، ازدحام می کردند. در هنگام تغذیه، در هر دور آزمایش، از ۸۰ موش در هر اتاق ۴ قسمتی، ۶۰ موش، تنها در یک واحد داخلیِ مرتبط، تجمع می کردند. اکثر موشها به ندرت در خلوت و بدون حضور جماعت موشها، غذا می خوردند. در نتیجه، ازدحام شدیدی در زمان تغذیه، در یک واحد ایجاد شده و در دیگر واحدها تنها تعداد کمی موش، به صورت پراکنده باقی می ماندند. در آزمایش هایی که منجر به وخامت وضعیت و تشکیل گودال رفتاری شد؛ در بدترین موارد، میزان مرگ و میر نوزادان، بالغ بر۹۶٪ بود. [ ۴]
wiki: گودال رفتاری