گواله

لغت نامه دهخدا

گواله. [ گ ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) در تکلم مردم خراسان ، گاله خاک و خشت کشی. ( فرهنگ نظام ). در لهجه مردم قزوین و قم و برخی شهرهای دیگر نیز بدین معنی به کار میرود. جوال. جالق. گوال. و رجوع به گوال شود.

فرهنگ فارسی

در تکلم مردم خراسان گال. خاک و خشت کشی .

پیشنهاد کاربران

گواله =Gooalah
به معنای خورجین پالان خر و هرچیزی که جای زیادی از وسایل را داشته باشد و چون وسایل زیادی را در پالان خر جای می داد ند به همین دلیل آن را پالان می گفتند .
این کلمه درزبان لکی هنوز هم رواج دارد و استفاده میشود .

بپرس