گواشت

لغت نامه دهخدا

گواشت. [ ] ( اِ ) آهنگی است از موسیقی. رجوع به مجمع الادوار مهدیقلی هدایت نوبت 3 ص 98 شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نسج عضلانی انسان و حیوانات مختلف ( خصوصا دامها و پرندگان و ماهیها که نسج عضلانی آنها مورد استفاد. غذایی انسان واقع میشوند لحم. توضیح یک مقدار گوشت معمولا مجموعه ای از عضلات مختلف است . یا ترکیبات اسمی : گوشت تیزنده . گوشتی که قصابان بدون اجاز. رسمی بطور قاچاق ذبح کنند و فروشند . یا گوشت دندان . لثه . یا گوش زاید جفن . تراخم . یا گوشت گاو و زعفران . در قدیم با ریشه های گوشت خشک شد. گاو عطاران در زعفران غش میساختند . یا مثل گوشت قربانی . آنچه که هر جزو آنرا کسی ببرد . یا مثل گوشت گاو . ۱ - کسی که زود رام و تسلیم نشود . ۲ - آنکه پند نپذیرد. ۳ - آنچه که دیرپزد. یا گوشت مرده . گوشت غانغرایا . یا ترکیبات فعلی : گوشت ام ( اش ) گوشت ام ( ش ) را میخورد . تحمل دیدار این کار زشت را نمی توانم ( نمی تواند ) کرد . یا گوشت تن کسی ریختن . لاغر شدن . یا گوشت خود را تلخ کردن . عصبانی شدن . یا گوشت روی گوشت کسی آمدن . چاق شدن وی فربه گشتن او . یا گوشت و پوست کسی از نان دیگری بودن . ۱ - در خان. این یک بزرگ شدن و از قبل وی ارتزاق کردن او . ۲ - قسمتی از میوه که غیر از پوست و هسته باشد آنچه درون پوست میوه و محیط بر هسته است و آنرا خورند مغز لب . ۳ - پیه شحم : گوشت انار ( شحم الرمان پیه انار ) گوشت حنظل ( شحم الحنظل ) .
آهنگی است از موسیقی .

پیشنهاد کاربران

بپرس