گوارندگی

لغت نامه دهخدا

گوارندگی. [ گ ُ رَ دَ / دِ] ( حامص ) خوشگواری و خوش آیندگی. ( ناظم الاطباء ). صفت گوارنده. گوارایی. مساغ. مرائت. مرائة :
از یکی سو رونده آب فرات
به گوارندگی چو آب حیات.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

بپرس