گوابین

لغت نامه دهخدا

گوابین. [گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودحله بخش گناوه شهرستان بوشهر که در 51000 گزی جنوب خاور گناوه ، کناررود حله واقع شده است. هوای آن گرم مرطوب مالاریایی و سکنه آن 242 تن است. آب آن از رودخانه حله تأمین می شود. محصول آن غلات ، سبزیجات و شغل اهالی زراعت وراه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

پیشنهاد کاربران

گوابین ازدوواژه یادوبخش تشکیل شده است. بخش اول گواه وبخش دوم بین است. گواه به معنی شاهدیاشهادت دادن است. بین به معنی میان است. درواقعه واژه گوابین به معنی شهادت دادن میان دونفر یاچندنفراست. که آن شهادت
...
[مشاهده متن کامل]
به درستی داده یا گفته نمی شودوحقیقت پنهان میگرددو واقعیت به عرض نمی رسد. وشهادت به ناحق داده میشودشهادتی دروغ است. این اتفاق بیشتراوقات بوقوع می پیوندد. چون که افرادازگفتن راست می ترسندپس مجبورندبه نفع طرف که مطمئن هستن پیروزآن بحث یاهر اتفاقی که افتاده رای بدهند. که هیچ وقت حق به حقدارنمی رسد. واقعیت امرهمین است ازساکنان روستای گوابین هستم.

بپرس