گهن

لغت نامه دهخدا

گهن. [ گ ُ ] ( اِ ) کرمی را گویند که چوب را خورد و خوره آن مانندآرد از چوب فرو ریزد. و آن آرد را به عربی نشاره خوانند. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ رشیدی ) ( الفاظ الادویه ) ( آنندراج ) ( فرهنگ شعوری ) .

فرهنگ فارسی

( اسم ) کرمی که چوب را خورد و خرد. آن مانند آرد از چوب فروریزد نشاره .

گویش مازنی

/gehen/ گون

پیشنهاد کاربران

بپرس