گهرفروش. [ گ ُ هََ ف ُ ] ( نف مرکب ) مخفف گوهرفروش : قدر گهر جز گهرفروش ندانداهل ادب را ادیب داند مقدار.فرخی.در باغ کنون حریرپوشان بینی بر کوه صف گهرفروشان بینی.منوچهری.رجوع به گوهرفروش شود.