گهرپاش. [ گ ُ هََ ] ( نف مرکب ) مخفف گوهرپاش. رجوع به همین کلمه شود.
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱ - پاشند. گوهر نثار کنند. جواهر : اگر سخاوت باید کفش بروز عطا چو بحر گوهر پاش است و ابر زرافشان . ( فرخی ) ۲ - بارنده ( قطرات ) . ۳ - فصیح و بلیغ : گر شکافی بمعرفت همه موی ور زبان تو هست گوهر پاش ... ( عطار ) مخفف گوهر پاش