گهر تاب

لغت نامه دهخدا

گهرتاب. [ گ ُ هََ ] ( نف مرکب ) مخفف گوهرتاب :
تا سپهر از ستارگان بر سر
شب گهرتاب معجر اندازد.
خاقانی.
رجوع به گوهرتاب شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) تابنده چون گوهر . ۲ - ( اسم ) پیراهنی که زنان در موسم گرما در بر کنند و آن چنان لطیف باشد که بدن از ورای آن پیداست : برشت. زر خورشید نور بافنده که بافت بر قد گیتی قبای گوهر تاب . ( خاقانی )

پیشنهاد کاربران

بپرس