گه پالای

لغت نامه دهخدا

گه پالای. [ گ ُه ْ ]( نف مرکب ) آنچه گه پالاید. پالاینده گه :
به ریش خویش چرا گوی می فروبیزی
اگر نه ریش تو پرویزنی است گه پالای.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

آنچه که پالاید . پالاینده گه .، ( صفت ) آنچه که را گه پالاید : بریش خویش چرا گوی می فرو بیزی اگر نه ریش تو پرویز نی است گه پالای . ( سوزنی )

پیشنهاد کاربران

بپرس