گنگچین

لغت نامه دهخدا

گنگچین. [ گ َ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه که در 13500 گزی جنوب باختری هشتیان و 3 هزارگزی شمال راه ارابه رو سرو واقع شده است. هوای آن سرد سالم وسکنه اش 447 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن ارابه رو است و میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

گَنگَچین، روستایی بزرگ و کردنشین است از توابع بخش صومای برادوست و در شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان برادوست قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۶۸۲ نفر ( ۴۷۲ خانوار ) بوده است. [ ۲]
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴ می نویسد:
گنگچین دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه که در ۱۳۵۰۰ گزی جنوب باختری هشتیان و ۳ هزارگزی شمال راه ارابه رو سرو واقع شده است. هوای آن سرد سالم و سکنه اش ۴۴۷ تن است. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن ارابه رو است و می توان اتومبیل برد. [ ۳]
عکس گنگچین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

گنگچین دراصل گنجچین یا همون گنج چین است که معنی برداشت محصولات ضروری زندگی یاهمون چیدن گنج معنی دارد.
گنگچین یعنی برداشت گنج مانند

بپرس