گنگ و منگ

لغت نامه دهخدا

گنگ و منگ. [گ ُ گ ُ م ُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به گُنگ شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خمیده کج کوژ ( مادر زاد و غیره ) : که ببینی پس از ین از قبل خدمت تو پشت اعدای تو چون پشت حمایل شده گنگ . ( سنائی )

پیشنهاد کاربران

بپرس