گنگ دژ. [ گ َ دِ ] ( اِخ ) نام قلعه ای است که ضحاک در شهر بابل ساخته بود. ( برهان ). و ضحاک در آنجا [بابل ] قلعه ای ساخته بود، آن را گنگ دز گفتندی ، اکنون از آن تلی مانده. ( نزهةالقلوب چ دبیرسیاقی ص 39 ). رجوع به گنگ بهشت و بهشت گنگ شود. || نام موضعی است در حدود مشرق که به قبةالارض مشهور است و آرامگاه پریان باشد و آنجا پیوسته روز و شب یکسان است یعنی هر یک دوازده ساعت. ( برهان ). دورترین شهری است درمشرق در اقاصی بلاد چین و واقواق ، در میان این شهر وشهر سوس الاقصی نیمی از کره ارض است به طول. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). در مینوخرد فصل 62 در فقرات 12 تا14 آمده : «گنگ دژ در سرحد ( ویمند ) ایران ویج است ». چنانکه میدانیم گنگ دژ بنابه داستان ملی ساخته سیاوش پسر کیکاوس و داماد افراسیاب است و با خوارزم و پیرامون آن ارتباطی دارد. ( یسنا ج 1 ص 48 ). اما گنگ که در اوستا کنگه نامیده شده در آیین مزدیسنا و در داستان ملی ما معروف است و آن شهری است که سیاوش پسر کیکاوس در مدت مهاجرت خود از ایران در توران زمین ساخت... ( یسنا ج 1 ص 55 ). در فصل 29 بندهشن در فقره 10 مندرج است گنگ دیز در طرف مشرق چندین فرسنگ دور از دریای فراخکرت است ، ظاهراً از دریای فراخکرت که در اوستا وروکش آمده و لفظاً به معنی فراخ کش یا فراخ کنار است همان دریای خزر اراده شده است ، بنابه مندرجات کتب تواریخ و ادبیات ما گنگ در همسایگی خوارزم ( خیوه ) واقع است. مینوخرد در فصل 62 در فقرات 13 تا 14 مینویسد گنگ دیز در طرف مشرق در سرحدّ ایران ویج است ، فرخی گفته : ز کوه کیلان او راست تا بدان سوی بر ز آب خوارزم او راست تا بدان سوی گنگ. مارکوارت گنگ را سمرقند که پایتخت سغد است دانسته است. ( ایضاً یسنا ج 1 صص 55 - 56 ). و رجوع به گنگ و گنگ بهشت وبهشت گنگ شود : کنون بشنو از گنگ دژ داستان بدین داستان باش همداستان.
فردوسی.
که چون گنگ دژ در جهان جای نیست چنو شارسانی دلارای نیست.
فردوسی.
پرستنده بودم بدین کوهسار که بگذشت بر گنگ دژ شهریار.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
نام قلعه ایست که ضحاک در شهر بابل ساخته بود .
دانشنامه آزاد فارسی
گَنگ دژ (یا: کَنگ دژ) در شاهنامۀ فردوسی ، دژ یا شهری که سیاوش در کوهستانی خوش آب و هوا در توران زمین ساخت و در آن جا اقامت گزید. در بُندِهَش دربارۀ گنگ دژ آمده که «کِیخُسرو آن را بر زمین نشاند. او را هفت دیوار است : زرّین ، سیمین ، پولادین ، برنجین ، آهنین ، آبگینه ای و کاسگین (لاجوردی). او را ۷۰۰ فرسنگ در میان است و پانزده دروازه به اوست ، که از دروازه تا دروازه به گردونۀ اسبی و روز بهاری به پانزده روز شاید شدن».
کَنگ دژ یا کنگ دز در اساطیر ایران، نامِ شهر - دژی در شرق یا شمال ایران است. این دژ که سیاوش ساخته است در فرجام شناسیِ مزدایی اهمیت می دارد. پشوتن که یکی از جاویدانان است در گنگ دژ به سر می برد و در پایانِ هزارهٔ زرتشت با صد و پنجاه نفر مردِ پرهیزگار از سوی کنگ دژ خروج می کند. علاوه بر این در متن های پهلوی، کیخسرو پس از دادن پادشاهی به لهراسپ به گنگ دژ می رود. گفته می شود گنگ دژ احتمالاً همان قلعهٔ کنگلو در سوادکوه است. ... [مشاهده متن کامل]
برابر اساطیر نگاشته شده در دیپه های پهلوی، کنگ دژ دارای دست و پای، همیشه گردان و بر سر دیوان بود. کیخسرو آن را در سیاوش گرد نزدیک ایران ویج به زمین نشاند. بر سر زمان «نشاندن» کیخسرو گنگ دژ را بر سیاوش گرد میان پژوهشگران درگیری و ناسازواری است. شماری باورمندند که این کار در فرجام زمان انجام می پذیرد این چنین که کیخسرو شهر را بر سیاوش گرد «نشانَد» و شماری باورمندند که کیخسرو در همان زمان گذشته گنگ دژ را بر سیاوش گرد «نشانْد». در پارسی این نام به دیسهٔ کنگ دز و کنگ دژ و هم با فاصلهٔ مجازی و هم بی فاصلهٔ مجازی آمده است. در تعیین جای دقیق گنگ دژ به مانند دیگر اماکن اساطیری اختلاف نظر وجود دارد و همچنین مناطق زیادی در ایران با نام کیخسرو وجود دارد. یکی از جاهایی که احتمال می رود همان گنگ دژ باشد جایی است در نزدیکی کوهستان دنا و در شمال این کوهستان در استان اصفهان شهرستان سمیرم منطقهٔ پادنا روستای کهنگان. به زبان محلی کنگون یا طبق اوستا کنگهان. جنوب این روستا گردنهٔ بیژن قرار دارد که احتمالاً همان جایی است که کیخسرو و بیژن و چهار پهلوان دیگر ناپدید شدند چراکه غاری آن جاست که آن را غار کیخسرو می نامند و مردم محلی داستان های زیادی دربارهٔ این غار بیان می کنند. مشرف به روستای کهنگان تپه ای وجود دارد که آن را تل کیخسرو می نامند که ۶ گور کهن آن جا وجود دارد. زیر درختی قدیمی که آن را آرامگاه کیخسرو می دانند. در این روستا غاری طولانی وجود دارد که به قلعه ای مخروبه می رسد که آن را مردم محلی قلعه کوگی یا قلعه کبکی می نامند چراکه کبک زیاد دارد. مخروبه های این قلعه حکایت از دژی بزرگ و عظیم در گذشته دارد. این منطقه دارای شهری زیرزمینی و چند طبقه است که آن را هژدر یا هشت در می نامند که احتمالاً همان شهر زیرزمینی کیخسرو باشد. این روستا در ۵۰ کیلومتری تپه ملیان قرار دارد که آن را انشان می دانند.