گنوسیسم

دانشنامه عمومی

گنوسیسم[ واژه نامه ۱] ( به انگلیسی: Gnosticism، ناستیسیزم ) [ واژه نامه ۲] یا غُنوصیه ( به عربی: الغنوصیة ) [ واژه نامه ۲] نامی ست که امروزه به مجموعهٔ اندیشه ها و آیین های راز ورزانه و جهان گریز مذهبی برخاسته از اندیشه های دوگانه انگارانه ایرانی ها و یهودیت هلنیستی و مسیحیت یهودی که از سدهٔ نخست و دوم میلادی در روم ایجاد شد، گفته می شود.
گنوسی ها[ واژه نامه ۳] به ثنویت اعتقاد داشتند اما میان ثنویت مزدایی و دوگانه پرستی گنوسی ها فرق وجود دارد و بیشتر به اندیشه های مانی می ماند. بنابر اعتقاد مزدیسنان هر یک از دو عالم مذکور هم معنوی ( مینوی ) است و هم مادی، ولی گنوسی ها بالعکس عالم روح را عین عالم نور و جهان ماده را عین جهان ظلمت می دانستند. نتیجهٔ این قسم اعتقادات نسبت به جهان این شد که بدبینی به اصل خلقت رواج گرفت و پیروان این فکر به زهد و پارسایی گرایش پیدا نمودند. بی گمان قبل از قرن دوم میلادی نیز افکار گنوسی وجود داشته است زیرا در میان یهودیان اسکندریه هم این افکار رایج بوده است. از قرن دوم به بعد گنوسی ها برای تأیید اقوال خویش به کتب مقدس عیسوی استناد می جستند. مسلک بازیلید، مسلک والانتن، و مسلکی که مرقیون و تصوفی که اوفیت ها، ناسن ها و الکزائیت ها آورده اند از انواع فرقه های گنوسی هستند. این فرقه ها در عقاید و رسوم مذهبی باهم اختلاف دارند ولی با این وجود خط فکری مشترکی در تمامی آن ها به چشم می خورد. [ ۱]
بنابر قول گنوسی خدا در ماوراء عالم محسوس و حتی در آنسوی جهان معقول است. او پدری است که از نام و نشان و گمان برتر است و فکر بشری را به دامن کبریای او دسترس نیست. جهان به واسطهٔ اشراقات دائمی که از ذات این خدای اصلی صادر می شود، به وجود می آید و مراتب این تجلیات نزولی است یعنی هر یک از اشراقات نسبت به ماقبل خود فرومایه تر است تا منتهی گردد به عالم مادی که آخرین اشراق و ناپاک ترین تجلیات است ولی در این جهان مادی شوقی هست که او را به مبدأ الهی باز پس می کشاند. ماده یعنی عالم جسمانی منزلگاه شر است اما یک بارقهٔ الهی که در طبیعت انسان به ودیعه است. راه نجات را به او نشان می دهد و او را در حرکت صعودی که از میان افلاک می کند، دستگیری نموده، به عالم نور می رساند. این اعتقاد گنوسی های متأخر راجع به اساس نظام جهان است. آن ها انسان یا انسان نخست را وجودی نیم خدا می دانستند و ظاهراً این مفهوم را از اساطیر ایرانی ( کیومرث ) گرفته بودند. بعضی از گنوسی ها انسان نخست را آدم دانسته اند و بعضی او را مسیح ازلی گفته اند و طایفه ای بر آن بودند که حقیقت انسان نخست در آدم حلول کرده و پس از آن به صورت مسیح ظاهر شده است. اوست نخستین مولود خدای بزرگ که در ماده نزول کرده و جان جهان محسوب است. او را نیم خدا و عقل و کلمه هم می گفتند. با ایجاد این انسان، قوس نزول در ماده شروع شده و بوسیلهٔ او نزاع و کوشش برای نجات صورت می گیرد اما نجات میسر نیست، مگر با عنایت الهی، از این جاست که در همهٔ کتاب های گنوسی ظهور یک نفر رهاننده وعده داده شده است. همین اعتقاد بود که گنوسی ها را پیرو دین مسیح کرد زیرا که منجی موعد را عیسی مسیح دانسته اند. [ ۲]
عکس گنوسیسم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس