گندیدگی
/gandidegi/
مترادف گندیدگی: بدبویی، تعفن، عفن، عفونت، فساد
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
گندیدگی (putrefaction)
تجزیه مادۀ آلی، بر اثر عملکرد موجودات ذره بینی.
تجزیه مادۀ آلی، بر اثر عملکرد موجودات ذره بینی.
wikijoo: گندیدگی
جدول کلمات
مترادف ها
فساد، پوسیدگی، عفونت، تعفن، گندیدگی
فساد، پوسیدگی، گندیدگی
عفونت، تعفن، گندیدگی
گندیدگی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید