گندی
/gondi/
لغت نامه دهخدا
گندی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان اوریاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان که در 12 هزارگزی شمال باختری ماه نشان و 12 هزارگزی راه عمومی واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 350 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین می شود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
گندی. [ گ ُ ] ( اِخ ) یکی از خانواده های برجسته فلورانس که پل دُ گندی کشیش رتز از ایشان بود.
فرهنگ فارسی
یکی از خانواده های برجسته فلورانس که پل دگندی کشیش رتز از ایشان بود .
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
گندی یک روستا در ایران است که در دهستان ماه نشان واقع شده است. [ ۱] گندی ۲۶۵ نفر جمعیت دارد.
wiki: گندی
گندی (شاهرود). گندی یک روستا در ایران است که در دهستان طرود شهرستان شاهرود واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: گندی (شاهرود)
پیشنهاد کاربران
گِندی در زبان لری عدس میشود
شهر باستانی جندی شاهپور خرابه های این شهر در ( اندیمشک. دزفول ) خوزستان قرار دارد
محل سکونت قوم بزرگ لر
محل سکونت قوم بزرگ لر
واژه " گند gond ، گندی gondi و گندو gondo هر سه واژه پارسی و به معنای دلاور است که در کتاب کهن کارنامه اردشیر پاپکان به گونه سپاه گند یعنی سپاه دلیر آمده و تازی شده آن " جندو جندی و به معنای ارتش و ارتشی می باشد، مانند گندوپارس = دلاور پارس ، گندی شاپور = شاپور دلاور
... [مشاهده متن کامل]
شایسته یادآوری است که نباید واژه" گندgand به معنای بوی بد و " وه اندیو شاپور " به معنای شهر شاپور بهتر از انتاکیه است را با واژه های بالا یکی دانست .
... [مشاهده متن کامل]
شایسته یادآوری است که نباید واژه" گندgand به معنای بوی بد و " وه اندیو شاپور " به معنای شهر شاپور بهتر از انتاکیه است را با واژه های بالا یکی دانست .