گندوله

لغت نامه دهخدا

گندوله. [ گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) کندوره. گندور. گندوره. گندوری. رجوع به هر یک از کلمات مذکور شود. || سبدی که در آن حبوب و غله نگه دارند. ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس