گندفر

لغت نامه دهخدا

گندفر. [ گ ُ دُ ف َ ] ( اِخ ) در قرن اول ق. م. یک شعبه از اشکانیان جانشین سلسله سک های سکستان شدند و گندفارس یا گوندفر که از حدود سال بیستم م. به بعد سلطنت یافت از پادشاهان مقتدر این سلسله بود و ظاهراً شانه از زیر بار اطاعت اشکانیان خالی کرد. سکه هایی به نام این شهریار در سیستان و هرات و قندهار و حتی در پنجاب پیدا شده است. بنابر کتاب اعمال سن توماس گویا این مبلغ مسیحی در عهد سلطنت گوندفارس به هندوستان سفر کرده است. ( ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 43 به بعد ). و رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2263 و رجوع به گوندفر شود.

پیشنهاد کاربران

گند فر به چمان شکوه یا سرور سپاه نیز گفته میشود. یعنی سپه سالار. مانند سردار سورنا.
اما در مورد سیستانیها خلط مبحث شد. سیستانیها و زرنگیان خود از بازماندگان سکاها بودند. در زمان اشکانیان انان سربه شورش برداشتند تا زمان مهرداد دوم و سپس مطیع اشکانیان پارتی شدند. اشکانیان از قبیله پرنی در میان داهه ها بوده که خودرا از بازماندگان هخامنشیان میدانستند. لذا انها علیرغم دمخور بودن و مجاورت با سکاهای شمال شرقی همسایه داهه ها ، خود سکایی نبودند. اما تاثیرات فراوانی از سکاها گرفته بودند. ازجمله در شیوه جنگ و بهره بردن از اسب و تیروکمان و شیوه جنگ و گریز.
...
[مشاهده متن کامل]

١٩ع/سپنتامهر
دنباله زیرواژه گند
گند، چم وآرش شاه یاشاهانه ستعاره ای ازمردیامردانه نیزداردچنانکه هرگاه باپسوندفرگفته شود به چم ومعنی فروشکوه شاهانه است و
وگُندُفَر، بَرنام یا لقب شاهان دولت هندوپارتی سورن
...
[مشاهده متن کامل]

همان خاندان پهلوانی سیستان یعنی سام نریمان، زال ورستم وبازماندگان اوهستندکه پیرووتابع اشکانیان بوده اندودرسیستان، خراسان شرقی تاکشمیروهند که ازخویشان اشکانیان و شاخه ای از ایشان بودند که اندکی پیش ازمیلادیا سالهای نخستین ترسایی، ازبندپیروی اشکانی بدرآمده ودم ازاستقلال وجداسریی زده وبااینکه خودازسکاهای آرریایی بودندولی جانشین سکاهای اشکانی سیستان شدندکه بر زرنگ و رخج وکابل وپنجاب فرمان می راندند.
بگفته شروین وکیلی درتاریخ سیاسی شاهنشاهی اشکانی در۱۹۸۷م برابر۱۳۶۷خ درگنداره افغانستان، سکه ای بانگاره وفرتورگندفریافته شدکه اوخودراسام خوانده است، ازیرا، گمانه نیرومند برخی پژوهشگران براینست که
اوگنداره نخستین سام نریمان، نیای رستمست!
بهرروی!
اگربپذیریم گفته برخی اسطوره پژوهان را که هراستوره ردپاو راستینه یاحقیقتی درتاریخ داشته ، باپیدایی این سکه ونیز خوانش سنگنبشته تخت باهی که ویرانه تاریخی پرستشگاه بودایی است میتوان گندفررالقب وبرنام دوده پهلوانی رستم دانست!
نخستین کسی که این گمانه زنی رانمودتئودورنولدکه آلمانیست وهمچنین زنده یادپیرنیانگارنده تاریخ ارزشمندایران باستان ونیزآرتورسن کریستین سن دانمارکی درایران درزمان ساسانیانست!
باری!
نام گندفرگویش بومی سیستانی ویندفر ( دارنده یایابنده فر ) ازپارسی باستان است.
نیز برپایه پنداره ونظریه همسانی گندفربارستم
میتواندبودکه سرپیچی گندفر شاه سیستانی
سورن ازشاهنشاهی بزرگ اشکانی همان سرکشی رستم ازشاهنشااه گشتاسب بودکه گویادرپی ناهمگرایی، ستیز وااختلاف دینی وسیاسی باگشتاسب به جنگ رستم وافراسیاب انجامید. نولدکه نیز برآنست که
درزمان گندفرننخست سه مغان یا سه پادشاه اخترشناس که زایچه عیسی راپیش بینی نموده بودندبنام های جانوسپار، ۰بالتاازارو ملکیوس، ازسیستان به بیت اللحم شهررومی فلسطین ونزدهیرودرفته وزایش عیسای ناصری رامژده داده اند!

بپرس