( گندآوری ) گندآوری. [ گ ُ وَ ] ( حامص مرکب ) سپاهیگری و مردانگی. ( از فرهنگ اسدی نخجوانی ). دلاوری. جنگجویی. صفت گندآور : بدان تا ز فرزند من بگذری بلندی گزینی و گندآوری.
فردوسی.
|| سروری. سپهسالاری. امارت. پادشاهی : بدو گوهر از هر کسی برتری سزد بر تو شاهی و گندآوری.
فردوسی.
همان یاره و تاج و انگشتری همان طوق و هم تخت گندآوری.
فردوسی.
پیشنهاد کاربران
گندآوری لغت نامه دهخدا گندآوری . [ گ ُ وَ ] ( حامص مرکب ) سپاهیگری و مردانگی . ( از فرهنگ اسدی نخجوانی ) . دلاوری . جنگجویی . صفت گندآور : بدان تا ز فرزند من بگذری بلندی گزینی و گندآوری . ... [مشاهده متن کامل]
فردوسی . || سروری . سپهسالاری . امارت . پادشاهی : بدو گوهر از هر کسی برتری سزد بر تو شاهی و گندآوری . فردوسی . همان یاره و تاج و انگشتری همان طوق و هم تخت گندآوری . فردوسی