گنداره

دانشنامه عمومی

گنداره (ساتراپی هخامنشی). گَنداره یا گَداره ( به پارسی باستان: 𐎥𐎭𐎠𐎼 Gaⁿdāra ) [ ۱] یکی از ساتراپی های شرقی شاهنشاهی هخامنشی در آسیای میانه بود این نام پس از حمله هخامنشیان به دره سند، در سنگ نوشته های مختلف هخامنشی مانند سنگ نوشته بیستون یا سنگ نوشته DNa داریوش بزرگ دیده می شود. [ ۲]
در اواخر قرن ششم پ. م. بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشی، کوروش بزرگ، اندکی پس از فتح ماد، لیدیه و بابل، به گَنداره لشکر کشید و آن را به قلمرو خود ضمیمه کرد.
محقق کی خسرو دانجیبوی ستنا اظهار داشت که کوروش تنها سرزمین های مرزی فرای سند در اطراف پیشاور را که متعلق به گَنداره بود را فتح کرده است، در همین حال، پوکوساتی که پادشاه قدرتمندی در آن منطقه بود نیز، حکومت خود را بر بقیه گَنداره و پنجاب غربی حفظ کرد. با این حال، به گفته محققی به نام بودا پراکاش، پوکوساتی ممکن است به عنوان سنگری در برابر گسترش شاهنشاهی هخامنشی به شمال غربی جنوب آسیا عمل کرده باشد. این فرضیه بیان می کند که ارتشی که نئارخوس ادعا می کرد کوروش در گدروزی از دست داده بود، در واقع از پادشاه گَنداری، پوکوساتی شکست خورده است؛ بنابراین، براساس نظر پراکاش، هخامنشیان تنها پس از یک دوره افول گَنداره و پس از سلطنت پوکوساتی، همراه با رشد قدرت هخامنشی در زمان شاهان کمبوجیه دوم و داریوش یکم، می توانستند گَنداره را فتح کنند. [ ۵]
با این حال، حضور گَنداره، در میان فهرست ساتراپ های هخامنشی در سنگ نوشته بیستون داریوش، مؤید این است که شاهنشاهی او، این منطقه را از کوروش به ارث برده است. این فتوحات محدود به گَنداره بود و پس از آن مردمان منطقه پنجاب که قبلاً تحت حاکمیت گَنداری ها بودند از خلاء قدرت جدید برای تشکیل دولت های کوچک خود استفاده کردند. [ ۵]
معلوم نیست که پوکوساتی پس از فتح هخامنشیان به عنوان یک دست نشانده ایرانی در قدرت باقی مانده یا یک ساتراپ پارسی جایگزین او شد، اگرچه منابع بودایی ادعا می کنند که او پس از دست دادن از تاج و تخت خود، یک راهب پیرو بودا شد. [ ۶]
تحت حکومت پارسی ها، برای اولین بار یک سیستم مدیریت متمرکز به همراه یک سیستم بوروکراتیک وارد دره سند شد و یک ساتراپی بهمراه مرکزش تأسیس شد.
ساتراپی گَنداره که در سال ۵۱۸ پ. م. به همراه پایتخت آن پوشکالاواتی ( چارسده ) تأسیس شد. [ ۷] ساتراپی گَنداره، در منطقه امروزی خیبر پختونخوا قرار داشت. در زمان حکومت هخامنشیان، الفبای خروشتی، برگرفته از الفبای آرامی در این منطقه توسعه یافت و تا سال ۲۰۰ میلادی به عنوان خط رسمی گَنداره باقی ماند.
عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)عکس گنداره (ساتراپی هخامنشی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گَنْداره (Gandhara)
(یا: گاندهارا) شهر و ایالتی باستانی در منطقۀ شمالی پاکستان و هند. بانیان آن یونانیانی بودند که پس از فتوحاتِ اسکندر مَقدونی در قرن ۴پ م در آن جا ساکن بودند. تا ۱۰۰پ م، فرهنگ خود را تکامل بخشیده بود؛ که آمیزه ای از فرهنگ های یونانی و فرهنگ بودایی هند بود. نخستین مجسمۀ بودا با ردای یونانی را هنرمندانی از همین منطقه ساختند. این ایالت در فاصلۀ قرون ۲ و ۳م برچیده شد. آن را نباید با قندهار اشتباه کرد.

پیشنهاد کاربران

گَنداره یا گندهارا ( Gandhara ) . نام استانی از استان های شاهنشاهی ایران در زمان هخامنشیان بود. [۱]
محل گنداره در راستای رود ایندوس، پیرامون شهرهای تاکسیلا و پوشکَلَواتی ( چارسده امروزی ) در شمال خاوری پیشاور پاکستان قرار داشت. [۲]
...
[مشاهده متن کامل]

نام گنداره نخست در ریگ ودا ذکر شده و پس از آن در اترواودا. پانینی، زبان شناس هندی که خود احتمالا از اهالی گنداره بوده نیز از این منطقه نام برده و آن را یکی از استان های اصلی هند دانسته است. [۳]
در منابع ایرانی، نام گنداره نخستین بار در سنگ نبشته بیستون داریوش بزرگ و به عنوان یکی از استان های شاهنشاهی ایران آمده است. [۴]
به نام گنداره در سدهٔ یازدهم پس از میلاد نیز توسط ابوریحان بیرونی اشاره شده و وی شهر ویهند ( احتمالا اوند امروزی نزدیک به اتوک ) را پایتخت گنداره ذکر کرده است. نام گنداره در منابع کلاسیک بعدی برای اشاره به دره رود کابل استفاده شد. [۵]
گنداره گاه با سرزمین قندهار اشتباه گرفته می شود.
پس از یورش یونانیانِ باختر ( ۲۵۰ پ. م - ۱۳۰ پ. م. ) به گنداره و شبه قارهٔ هند و تشکیل دولت هندویونانی ( ۱۸۰ پ. م. - ۱۰ پ. م ) در آنجا، هنر یونانی با هنر بودایی درهم تلفیق شده و هنر گنداره را بوجود آورد، که نمونه آن در پایگاه باستان شناسی هَده در جنوب جلال آباد ( گندارهٔ عصر بودایی ) قابل مشاهده است.
ویکی پدیا

بپرس