لغت نامه دهخدا
گنجار. [ گ َ ] ( اِ ) در تداول مردم خراسان ،کثافت و چرک گوشه چشم و گوشه لب. ( فرهنگ نظام ).
گنجار. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن که در 15هزارگزی جنوب خاوری فومن و 1000گزی راه فرعی نصیرمحله به شفت واقع شده است. هوای آن معتدل مرطوب و مالاریایی و سکنه اش 200 تن است. آب آن از نهر امامزاده ابراهیم تأمین می شود. محصولات آن عبارت است از: برنج ، ابریشم ، لبنیات و عسل و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان شال بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید