دگر گنج بادآورش خواندند
شمارش بکردند و درماندند.
( شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2892 ).
نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمرگنج بادآورد یک بیت مدیحش را ثمن.
منوچهری ( دیوان چ 1 دبیرسیاقی ص 65 ).
ز خاکش باد راگنج روان بود
مگر خود گنج بادآورد آن بود.
نظامی.
رجوع به گنج باد و گنج بادآور و گنج شایگان شود.گنج بادآورد. [ گ َ ج ِ وَ ] ( اِ مرکب ) نام نوایی است که مطربان زنند. ( فرهنگ اسدی ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام نوایی و لحنی هست از جمله سی لحن باربد. گویند چون این گنج به دست خسروپرویز افتاد، باربد این لحن را ساخت و نواخت. ( برهان ). نام نوایی است از مصنفات باربد مطرب. ( جهانگیری ). نام نوایی است از نواهای باربد.( فرهنگ رشیدی ). نام لحن شانزدهم است از سی لحن ساخته باربد مطرب خسروپرویز. ( فرهنگ نظام ) : بیشتر بخوانید ...