گنج افشانی. [ گ َ اَ ] ( حامص مرکب ) افشاندن و نثار کردن گنج و خواسته : ز گنج افشانی و گوهرنثاری بجای آورد رسم دوستداری.نظامی.ملک پرویز کز جمشید بگذشت به گنج افشانی از خورشید بگذشت.نظامی.