گنج اب اورده

لغت نامه دهخدا

( گنج آب آورده ) گنج آب آورده. [ گ َ ج ِ وَ دَ / دِ ]( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اشک. ( آنندراج ) :
اگر یک گنج بادآورد خسرو دیده در عمری
مرا صد گنج آب آورده هر دم در کنار افتد.
سالک یزدی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( گنج آب آورده ) اشک .

پیشنهاد کاربران

بپرس