گناه داشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) مقصر بودن. جرم داشتن. مجرم بودن : به تو ار نظر حرام است بسی گناه دارم چه کنم نمی توانم که نظر نگاه دارم.سعدی ( طیبات ).
کاری که برای خدا یا طرف مقابلمان ناخوشایند باشد و مخالف میل و خواست او باشد و او را دچار ناراحتی و درد و رنج کند.+ عکس و لینک