گناه بخشیدن. [ گ ُ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) عفو. درگذشتن از گناه کسی.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) در گذشتن از گناه کسی عفو کردن بخشاییدن .
پیشنهاد کاربران
جرم درگذاشتن. [ ج ُ دَ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) گناه بخشودن. آستین بر گناه کشیدن. از خطا درگذشتن. از تقصیر کسی گذشتن. بخشانیدن. و بخشایش. ( از مجموعه مترادفات ص 303 ) .