گمنامی
/gomnAmi/
مترادف گمنامی: بی نامی، بی نشانی، خمول، ناشناختگی، ناشناسی، بی سروپایی
متضاد گمنامی: اشتهار، شهرت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- امثال :
شهرت بشر به که گمنامی . ( کیمیای سعادت ).
گم نامی به که بدنامی . ( امثال و حکم دهخدا چ 3 ص 1323 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
ابهام، گمنامی، تیرگی، تاری
فراموشی، نسیان، گمنامی، از خاطر زدایی
گمنامی، بینامی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید