گمراه گشتن. [ گ ُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) غَی . غَوایة. ( منتهی الارب ). گمراه شدن. گمراه گردیدن.و رجوع به گمراه و گمراه شدن و گمراه گردیدن شود.
ازراه افتادن ؛ گمراه گشتن. ( یادداشت بخط مؤلف ) : و هم بگفتار و بکردار دیو از راه بیفتاد. ( نوروزنامه ) .+ عکس و لینک