گمار

/gomAr/

معنی انگلیسی:
ladle, appoint

لغت نامه دهخدا

گمار. [ گ ُ ] ( اِمص ) گماشتن. کسی را بر سر چیزی و کاری و واداشتن. ( برهان ) ( آنندراج ). || ( نف )گمارنده. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) صدا و آواز پای را نیز گویند به هنگام راه رفتن. ( برهان ).

گمار. [ گ ُ ] ( اِ ) چمچه. ( جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ). کفگیر بزرگ. ( ناظم الاطباء ) :
اگر از طعامش دهد یک گمار
نهد بار منت به دوشت هزار.
میرنظمی ( از شعوری ج 2 ورق 318 ).

گمار. [ گ ُ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه ملمع هفت لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 74 ).

گمار. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گیلان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 14000گزی شمال باختری و گیلان 2000گزی جنوب راه شوسه گیلان به قصرشیرین واقع شده است. هوای آن گرم و سکنه اش 150 تن است. آب آنجا از رودخانه گیلان تأمین میشود. محصول آن غلات ، برنج ، توتون ، حبوبات ، صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. اهالی ده ازطایفه کلا هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گمار. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول که دارای 300 تن سکنه است. آب آنجا از کارون و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، برنج و کنجد و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفه بختیاری هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

تیره ایست از طایفه ملمع هفت لنگ بختیاری .
( اسم ) چمچه کفگیر بزرگ .
دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِ. ) چمچه ، کفگیر بزرگ .
( ~ . ) (اِفا. ) گمارنده .
(گُ ) (اِ. ) جای ناآشنا، به ویژه در جنگل انبوه که موجب گمراه شدن شخص شود.

فرهنگ عمید

= گماشتن

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) شاخه تِردی؛ ( ط ) بهداروند
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ( ت ) عیسوند؛ ( ط ) مِیوند
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ( ت ) مُلمُلی؛ شاخه بابادی باب

پیشنهاد کاربران

درود
درود بر تمام برادران و خواهرانم از طایفه بزرگ گمار ، من حسن گمارلو مزیّن به نام جاویدان هستم از ایل بزرگ بختیاری، نَسَبم از کهمار سردار جنگل ساسانیان در خورستان است، ساکن همدان ، طلق تحقیقاتم از طایفه
...
[مشاهده متن کامل]
بزرگ گمار بعداز جریانات زمان نادر شاه افشار و کریم خان زند، جمعی از ایل بزرگ گمار در همدان منطقه جورقان و روستاهای بوبوک آباد، سماوک و چند روستای دیگر را تشکیل داده اند سکونت گزیده اند و به خاطر شرایط اقلیمی و همزیستی با ایلات شاهسوند اطراف جورقان، به زبان شیرین ترکی صحبت میکنند، از دوستانی که مطالعه بیشتری دارنددرخواست میکنم یک پیج اینستاگرام تشکیل بدهند و تمام تمام طایفه و ایل بزرگ گمار را دوباره دور هم جمع کنن. سپاس و درود فراوان

باسلام ب همه ی همتبارانم در سراسر ایران عزیز
من هم گمار هزارمیشی زیر مجموعه ایل بختیاری هفت لنگ بابادی باب ساکن خوزستان شهرستان مسجدسلیمان هستم.
هرکدام از عزیزان همتبارم اگ تمایل داشته باشند با داشتن شماره من ک ذکر میکنم یه گروه توی روبیکا تشکیل بدیم و بستگانی ک از طایفه خودشون بواسطه اتفاقات و رخدادها دور بودند مجددا ب رگ و ریشه و اصل نسب خودشون آگاهتر و متصل بشوند.
...
[مشاهده متن کامل]

۰۹۱۶۶۸۱۲۵۹۹

گمار یعنی شجاعت اتحاد مردانگی
چه خوبه از یه طایفه بزرگی باشی که تو کل کشورت همتبارانت باشن درود بر طایفه گمار بزرگ ایل بزرگ بختیاری
درود به همه عزیزان. بنده نیز از طایفه و ایل بزرگ گمار هستم. تا سال 1379 فکرمیکردم که اهل تویسرکان همدان باشم. اما از همکاران خوزستانی سر نخهایی به من داده شدو پس از کمی مطالعه تاریخ ایل بختیاری به عظمت و قدمت تاریخ ایل خود پی بردم. بررسی ها نشان داد که در حدود360 سال پیش و زمان حمله کریم خان زند به منطقه پشتکوه ( غرب زاگرس ) بختیاریهای آنسوی کوه ( شمال خوزستان ) دچار پراکندگی شده و اجداد من به منطقه تویسرکان پناه برده و مهاجرت نموده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

بختیاری افتخار من

باعث افتخار و خوشحالی است، که بنده هم ازطایفه شجاع گمار هستم، زاده اهوازوتاسن۵۵سالگی درهمین شهربودم و۵سال است که به شاهینشهرامده ام، فقط میدانم گماروبختیاری هستم، درسالهای جوانی چندتن از بستگان پدری بنام
...
[مشاهده متن کامل]
آقامنصورگماری که در منطقه کوروش اهوازودرمجتمع فولادشاغل بودن را می شناختیم امامتاسفانه تابحال پی به اینکه از کدام تیره گمارهستیم نیردیم یکی از آرزوهام پیداکردن عموزاده هستیم است. . . و امیدوارم که انهاراپیداکنم. . آمین

من هم از همتبارمان گمارمان بختیاری هستم که در غرب استان ایلام ساکن بوده ولی هم اکنو در خود شهر ایلام ساکنم
درود به طایفه بزرگ گمار
من هم از اولاد شکرالله فرزند حسین خان هستم
قبلاً فامیلیمان ماری ویاری بود که دهیه ۸۰ عوض شد وبه یاری پور تعغیر کرد
و هم اکنون هم در شهرستان داراب روستای نصروان زندگی میکنیم تقریباً یک هزار نفری هستیم
مشهور به طایفه مرگماری هستیم
نام خانوادگی ما عیدی گماری است و خوزستانی هستیم. اجدادمان ساکن دزفول بودند و در حدود صد سالی هست که از دزفول به اندیمشک مهاجرت کردند. خیلی خوشحال شدم که در مورد گماری ها مطالبی خواندم. ما همه از یک خانواده ایم و اصیل هستیم.
با سلام
در پاسخ به برادر همتبارمان آقای سیاوشان عزیز
بله متاسفانه عده کثیری از همتباران گمارمان از خوزستان و چهارمحال و بختیاری به استان ها و شهرهای مختلف کشور در گذشته های دور تبعید شده اند
استان فارس و ایلام و لرستان و. . . از استانهای محل تبعید همتباران گمارمان میباشد
به جز طایفه عزیز گمار طوایف بسیار دیگری از ایل بختیاری به نقاط مختلف کشور مانند گیلان، مازندران، ایلام، فارس، اراک، قم، زنجان و اصفهان و. . . تبعید شده و یا مهاجرت کرده اند
ما بختیاریها در هرکجای این کره خاکی که باشیم بختیاری هستیم و همخون بودنمان ما را به هم نزدیک می کند
موفق و پیروز باشید
بادرود فراوان بنده یکی از اهالی جنوب استان فارس منطقه لارستان بخش جویم وبنارویه هستم . ما نیز مدگماری ( مرگماری ) هستیم که حدودٱ جمعیتی بالغ بر هزار نفر در دو روستای بختیارویه وحسن آباد را تشکیل میدهیم . اهالی این دو روستا تا قبل از تخته قاپو ( اسکان عشایر ) زندگی عشایری داشته و کوچرو بوده اند و حوالی سالهای ۱۳۳۰ در این دو روستا ساکن گشته اندکه اوایل ازراه دامداری و کشاورزی امرار معاش میکرده اند و پس از آن با مسافرت به شیخ نشینهای امارات و قطر وکویت و. . به زندگی ادامه داده اند . همنچنین گروهی دیگر از مدگماریها در شهرستان داراب فارس زندگی میکنند که جمعیت قابل ملاحظه ای را تشکیل میدهند . تا آنجا که مشخص است نژاد ما از ایل بزرگ بختیاری هست و طایفه ی مدگماری ما از چهار اولاد به نامهای محمدرضایی ، خادم بیرمی ، کربالی و گدال اوزی تشکیل شده است که در دو منطقه ی لار وداراب ساکنند . البته براساس تحقیق بنده مهاجرت ( رانده شدن اجباری ) باید بعد از جنگ جهانی دوم تا قبل از حکومت قاجارها باید صورت گرفته باشد که البته نمیتوانم دقیق بودن آنرا تٱیید کنم ونیاز به مطالعه و تحقیق بیشتر دارد و از راهنماییها و کمک دوستان در این مورد استقبال مینمایم . لازم به توضیح است که دستیابی به اطلاعات بیشتر نیاز به تحقیقات میدانی و گفت وگو با بزرگان و ریش سفیدان قدیمی در مناطقی از گله دار و بوشهر گناوه و چهارمحال و بختیاری دارد که خود به وقت و حوصله نیاز دارد که لازم است در آینده انجام پذیرد . با تشکر از کلیه دوستان و اقوامی که من را در دستیابی به اطلاعات بیشتر راهنمایی وکمک مینمایند . باسپاس مجدد سیاوشان از شیراز .
طایفه گمار
طایفه ای شجاع و اصیل از ایل بختیاری بابادی باب میباشد
عده ای از گمارها در بهداروند باب هستند
بسیاری از گمارها به ایلام کوچ داده شده اند
�گمار � به معنای منصبی است که مسئول انتخاب و انتصابات در حکومت و دولتهای هخامنشی بوده است
لغت گمار لغت فارسی اصیل به معنای شغل یا منصبی است که وظیفه انتخاب و انتصاب دارد و درسازمانهای اداری و بوروکراسی ایران باستان رایج بوده است . در ان دوران هیچ نوع لغت عربی یا لغات دیگر در زبان فارسی ان دوره وارد نشده بود و لغت گمار به معنای منصوب کننده و گمارنده عنوانی بوروکرتیک بود از انجاییکه اکثر متون و نوشته جات ازبین رفته اند لذا لغات و اصطلاحات نیز به فراموشی سپرده شده است درنگاهی گذرا به تاریخ باستان متوجه می شویم که هرنوع حمله یا تصرفی که در ایران صورت گرفته نه تنها ایران همچنان ایران یا پارس باقی مانده بلکه شخص یارکشور یا سردارر متجاوز نیز در ایران مانده و در بافت جامعه ایران ذوب و حل و محو گردیده اند از یونانیان گرفته تا اعراب و مغول نه تنها ایران را نتوانستند به چیزی غیر از ایران تبدیل کنند بلکه خودشان هم درایران حل و محو گردیده و ایرانی شدند علت اصلی این مساله همانا سیستم منظم اداری و سلسله مراتبی برای اداره جامعه و بوروکراسی دقیق ان بوده که مشکل متجاوزان را در اداره کشوربزرگ ایران حل میکرده و کار را برای انها اسانتر می ساخته است و همین نظم اداری دقیق موجب حل و محو خودشان نیز می شده است به همین دلیل وقتی اصطلاح �گمار� را سینه به سینه قرن به قرن می شنوید نباید تعجب کرد که درسبستم امپراطوری هخامنشیان نظم دقیقی حاکم بوده است و گمارها نه یک نفر بلکه تعداد زیادی بودند که سرپرستی بخشهای مهم حکومتی را بعهده داشتند. پس از فروپاشی دولتها و سلسله های مختلف این نظام معمولا پابرجا می ماند چیزی شبیه نظام فعلی کشورهای پیشرفته که در تغییرات ریاستی کل نظام پابرجارمی ماند ، برای درک عظمت و قدرت و موفقیت سلسله هایی که در ایران حکمرانی کردند باید پذیرفت که به یقین چیزی بیشتر از شخص شاه در نظم دادن به امور دخالت داشته است درکمال تاسف باقیمانده این تمدن در بخش بختیاری سرزمین ایران در یک دوره خاص در کوهستانهای جنوب غرب ایران به سمت کوهها کوچ کردند و بدور از نظام حکومتهای وحشی اعراب ورمغولها به حیات خود ادامه دادند طی هزاران سال بدون کمترین امکانات فقط به گله داری مشغول شدند که تنها فعالیت اقتصاد ی ممکن در ان شرایط بوده است زندگی بدور از امکانات تمدنی به مرور باعث پیدایش بیسوادی و از بین رفتن تخصصها گردید و تنهارمیراث باقی مانده همانا صنایع دستی مرتبط به پشم و تولیدات دامی شد . انها یعنی بختیاری ها زبان رایج همان دوران و اداب رسوم خودرا حفظ کرده و از فرهنگ اقوام اشغالگر بدور ماندند اما این انقطاع هزاران ساله انها را درزمان گذشته منجمد کرد، قرن بیستم قرن کشف نفت و نیاز به نیروی انسانی بختیاریهارا دوباره به شهرهارو مراکز تمدنی کشانید و انها متوجه شدند که تا جه حد از تمدن بدور مانده اند و صرف سنت خاص خودشان انهارا متفاوت از دیگران ساخته است هرچند این اتفاق در نقاط دیکر کوهستانی و دور افتاده از مراکز شهری هم پیش امده است . تمام نقاط ایران زندگی عشایری و کوچ و دامداری تنهارنظم زندگی مردم کوهستان نشین بوده است . بختیاریها از صاحبان اصلی این خاک و اب هستند و برای زمین و خاک جان خود را ناچیز می دانند بقول محقق انگلیسی لرد کرزن؛ بختیاریها بهترین سربازان وفادار به خاک ایران هستند به امید اتحاد همه اقوام و و نژادها ی ایرانی ساکن ایران
...
[مشاهده متن کامل]

گمار از اصیل ترین طوایف لر بزرگ یا بختیاریست که در دستگاه های حکومتی صفویه افشار و زندیه نفوذ داشتند و حتی با نادر شاه جنگ بزرگی کرده و سه بار سپاه نادر را در سالند شکست دادند. آنزمان که تعداد خان ها در بختیاری انگشت شمار بود گمارها غفار خان را داشتند.
...
[مشاهده متن کامل]

منطقه تاریخی ایل گمار در دامنه ای سالند کوه تا حدود دژ علیمردان خان و شوی است ولی بعد از جنگ با نادر به سراسر منطقه بختیاری بخصوص در شیمبار و شلا ونیز کل ایران پراکنده شدند
گمار بهدار وند هم تیره ای از ایل بزرگ گمار است
گمارونی های گله دار
و گمارهای بوشهر و ایلام و همدان و. . .
بطوری که اگر امروز جمعیت کل گمارها چه در بختیاری چه در کل ایران آمار بگیریم رقم بسیار بالایی می رسیم
از ییلاقات طایفه ی گمار می توان از بیرگان و ریزک در شهرستان کوهرنگ نام برد همچنین مناطقی مانند چم گمار و شاهمنصوری در گذشته متعلق به طایفه ی گمار بوده که توسط حاجت گپ خریداری شد اما بعدها بیشتر زمین ها ی شاهمنصوری را در اثر نزاع با طوایف اطراف و خون بها از دست دادند
عمده طایفه گمار امروزه در شهر مسجد سلیمان ساکن هستند و بخشی هم در استان اصفهان و شهرهایی همچون فولادشهر و شاهین شهر ساکن هستند
چه خوو ایل به اندازه وسعت ایران گپ بویه

گمار: شغل، منصب، اشتغال، کار ی که کسی را به انجامش بگمارند.
نَکُنی اگرچه دیگر، گذری از این حوالی
نَبُوَد هنوزم آنی، به فراغتت، مجالی
تو اگرچه سالها پیش، گذشته ای از اینجا
ز تو پرس و جو، گُمار است هنوزم از اهالی
رضا شهره
گمار
گماریکی ازبزرگترین طوایف بختیاری بوده که باچندبارشکست نادرازقدرتمندترین طوایفی بوده که علی مردان خان چهارلنگ راتاحدودضرب سکه میرساندوبا شکست علی مردان خان تنهاطایفه ای که مقاومت میکندگماراست. که نادر میگوید:مارنکش
...
[مشاهده متن کامل]
- گماربکش. که بیشترآنهارامیکشدوبقیه پراکنده میشوند. گروهی داخل ایل بختیاری - گروهی به استان همدان - عده ای به جاهای دیگروبیشترشان به بحرین میروند. آنهایی که درایلام هستنداحتمالا"همراه بختیاریهای که درایل زرگوش هستند مهاجرت یا تبعیدشده اند.

شعبه ای ازگمار در شیمبار اندیکا، ، از توابع مسجدسلیمان، ، و در دره زیبا شلا سکونت دارن
ییلاق در چهارمحال بختیاری اقامت دارن
البته در شهرهای مسجدسلیمان و اهواز هم ساکن هستند
تش گمار تیره تردی طایفه عالی جمالی ایل بختیاروند *بهداروند *
اکنون تیره ی تردی با رشد جمعیت خود را طایفه مستقل از ایل عالی جمالی می خواند
تیره گمار طایفه تردی ایل بختیاروند
نام ایل لر بختیاری از نام ایل لر بختیاروند گرفته شده
...
[مشاهده متن کامل]

جهانگیر خان بختیاروند ایلخان رئیس ایل لر بختیاروند در زمان صفوی
به دلیل شجاعت ایل لر بختیاروند در نبرد با ترکان عثمانی و ترکان ازبک نام ایل لر بزرگ توسط شاه صفوی به ایل لر بختیاری تغییر نام داده شد.
بیایید شجرنامه های خود را در این سایت قرار دهیم تا بیشتر با هم آشنا شویم
گمار بختیاروند
گمار بابادی
مدگماری
گمار چهارلنگ

گمار علی گمار کوچک سمندی سال ۶۰ در ذهنمان فراموش نخواهد شد درود برطایفه گماریون

گمار هر کجا هست یکی هستن و همه بختیاری و شجاع و دلیر و فهیم و غیرتی و شیعه هستن.
دورد. بر تمام گمارهای سرتاسر کشور عزیزم ایران وجهان. بظرم اگر یک برنامه بنام گمار. درست کنند تاتمام برادران و خواهرانمان را پیدا کرده وطایفه را یک دست کنیم
مادرروستای گمار زندگی می کردیم که باتاسیس کشت صنعت کارون ۳۵۰۰هکتارزمین کشاورزی رابتاراج برد خونه هامون راخراب کرد
گُمار یاکوهمار نام مردی قوی هیکل و شجاع که درزمان ساسانیان در روستا های نزدیک مسجد سلیمان زندگی می کرد. او دارای شهماتی خاص و جنگاوریه بسیار ستودنی بود که از ان تاریخ تا زمان نادرشاه اطلاعاتی در باره آن
...
[مشاهده متن کامل]
موجود نیست پس از کوهمار نوادگان او به گمار معروف می شوند. مردم ان زمان آنها را گردن کشی وقلدری می شناختند. که با به پادشاهی رسیدن نادرشاه آنها به دلیل مخالف و دشمنی با نادرشاه دچار جنگ و درگیری با او شدند که در آن زما ن درباریان برای تحدید و تحریم این طایفه که دارای جمعیتی زیاد بودآن ها را به بخشهای مختلف ایران تبعید کرد واین شعر معروف را هم ساختند مار نکش گمار بکش تا هرکس که با گماری برخورد کرد او رابه قتل برساند. پس از تبعید این اهالی به روستا های اطراف خراسان و ایلام باقیمانده آن ها که هم اکنون با نام گمار درایل بختیاری زندگی می کنند شامل : طایفه گمار در ایل بابادی، طایفه گمار در ایل تردی بهداروند، تیره گمار در طایفه ایسوند در ایل میوند است.

من در ایلام زندگی میکنم واز طایفه گمار هسنم
گمار معنی دارد ولی در ذهن ها نمی گنجد. گمار یک تفکر است یک عقیده .
ایل گمار یکی از کهن ترین و باستانی ترین طایفه بختیاری می باشد و در تمامی بختیاری شناخته شده می باشد و در دستگاه های شاهنشاهی افشاری و زند و پهلوی و قاجار و. . . . نفوض های فراوان و درگیری های بسیار داشتن. . . درود بر ایل من
طایفه گمار ایل بابادی لربختیاری
تیره ها
کپری
تودویی
هزار میشی
اودپا
طایفه گمار*هزارمیشی* ایل بزرگ لر بختیاروند
ساکن شوشتر. گتوند. دزفول. سردشت.
مسجدسلیمان. ایذه. اندیکا. کوهرنگ.
...
[مشاهده متن کامل]

اصفهان . اهواز . لالی
***
طایفه گمار لر بختیاری در دشت غزاله
ماهشهر
***
طایفه گمارورن لر
در گناوه
****
طایفه مدگماری لر بختیاری
در جنوب فارس. گله دار
****
تیره اودپا گمار در ایل چهارلنگ لربختیاری
تیره تودویی در ایل چهارلنگ لربختیاری
***

شجاع وقوی
جهانگیر خان سرسلسله طوایف ایل بزرگ کران منجزی بهداروند
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پدر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان جد طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
ایل عالی جمالی بهداروند
...
[مشاهده متن کامل]

( عالی جمال پسر جهانگیر خان بختیاروند )
طایفه تردی ایل غال جمالی بهداروند
تیره گمار هزار میشی بهداروند ::هزار ملکشاهی منجزی
*****
طوایف ایل منجزی بهداروند
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به هفت کر بیگی
طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال
طایفه بزرگ ملکشاه وند لملمی منجزی
*مال ملی:مال ملک. میشه وند. مله شه*
طایفه شیخ محمد عالی لملمی منجزی *شیخ عالی. شیخالی. عالیوند*
طایفه لیموچی *نیم بنیچه *منجزی
طایفه ابوالحسنی
طایفه لوخرده
طایفه حاجی اسفندیار ( محمدعلی. صالح حاجی. احمد حاجی. محمد صالح. رستموند. اسحاق*
تیره نوروز احمد علی خلیلی
تیره فداله وند منجزی
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
طایفه روا جهانگیری منجزی
تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
طایفه مازه پهن منجزی
تیره حسن خانی *حسن عالی*بلیوند خلیلی
طایفه بلیوند خلیلی
طایفه تش مرداسی خلیلی
طایفه زیلایی خلیلی
طایفه خلیلی طهماسبی منجی
طایفه جلیلی طهماسبی منجی
طایفه میلاسی *میرآقاسی *بهداروند
طایفه شیاسی *شیرآقاسی *بهداروند
طایفه رستم مصیری خلیلی
. . . . . .
. . . .
. .
. .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس