گلیون

لغت نامه دهخدا

گلیون. [ گ َ ] ( اِ ) مخفف انگلیون. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). نوعی از اقمشه هفت رنگ باشد، چنانکه هر هفت رنگ را در آن توان دید و آنرا بوقلمون هم میگویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ).

فرهنگ فارسی

مخفف (انگلیون ) نوعی از اقمشه هفت رنگ باشد چنانکه هر هفت رنگ را در آن توان دید و آنرا بوقلمون هم میگویند .

فرهنگ معین

(گَ ) (اِ. ) بوقلمون ، نوعی پارچة هفت رنگ .

گویش مازنی

/galyoon/ از توابع ولوپی واقع در منطقه ی قائم شهر

پیشنهاد کاربران

بپرس