گلیه

لغت نامه دهخدا

گلیه. [ گ ِ ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج که در 16000گزی شمال رزاب و 15000گزی جنوب راه شوسه مریوان به سنندج واقع شده است. هوای آن سرد و سکنه اش 350 تن است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، گردو، لبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کلاترزان بخش شوس. مریوان به سنندج

گویش مازنی

/gelie/ گلوله شده - قسمت بالایی و دهنه ی کیسه یا مشربه ی مسی، آفتابه و

پیشنهاد کاربران

بپرس