گلو را فشردن

مترادف ها

throttle (فعل)
خفه کردن، گلو را فشردن، جلو را گرفتن، جریان بنزین را کنترل کردن

strangulate (فعل)
خفقان ایجاد کردن، گلو را فشردن

پیشنهاد کاربران

بپرس