گله راندن

پیشنهاد کاربران

گله راندن ؛ برفتن واداشتن گله. سوق دادن گله. بردن. پیش کردن :
سوم موبد چنان زد داستانی
که با گرگی گله راند شبانی.
نظامی.

بپرس