لرهای لک زبان به توده ی متراکم گِل خشک شده، گِلمِتئ گویند. آن ها به گِل، هَرِّئ می گویند.
لرهای لک زبان به گل متراکمی که خشک شده و همانند سنگ از زمین جدا می شود، گِلمِتئ گویند؛ مانندخاک متراکم در زمانی که زمین را شخم می زنند.
گلمت ؛ با ضمه گ و ضمه مدر گویش شهربابکی ، به معنی مچاله شده
گلمت: کنایه از مچاله کردن است .
پارچه را گلمت کن
پارچه را گلمت کن